گُــل نــِگـــآر

رونوشت روزها راروی هم سنجاق کــردم..!

گُــل نــِگـــآر

رونوشت روزها راروی هم سنجاق کــردم..!

گُــل نــِگـــآر

+مُشتی نوشته..! به زبان گُل نِگار..!به تایید ناخواسته کیبورد..
به ترنم زیبای گُل ها..!
وصدای نَفَس فرشتگان..!
زیر بآران بی حساب عشِق!
.
.
+قضاوت ممنون:)

پیوندهای روزانه

+نه چپ نه راست..! نه مستقیم..!

دوشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۱ ق.ظ

راست ، چپ ، مستقیم فرقی نمیکند..!

مهم این است که دُرُست بروی..!

گاهی از راست رفتن ها به بن بست یا کجی می رسی..!

پ.ن:

بود-نبود...! مهم نیست..!

  • ۲۱ تیر ۹۵ ، ۰۰:۲۱
  • گُل نِگار

+اقامت نامعلوم روی زمینی به غیر زمین خودی...!

سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۰۱ ب.ظ

به طور اتفاقی با یک مهاجرِ ایرانی که هم اکنون در انگلستان زندگی میکنه آشنا شدم..!

از فرهنگ و آداب ِ زندگی انگلیسی ها میگفت..!اتفاقا با بیانی بسیار خوب..!

البته می گفت که خیلی هم سخت میگذره...

ولی چون هدف داره تحمل میکنه..!

نمیدونم تجربه ی زندگی تنهایی اون هم در کشوری دیگه چه جوریه..!

تابحال راجع بهش عمیق فکر نکردم..!

ولی مسلما قسمت سخت گذشتنش بیشتر از قسمت خوب گذشتنش هست..!حداقل در ابتدا..!

چقدر خوبه وجودِ آدمهایی که آنقدر مصمم پای هدف هایشان ایستادند..!

که سختی ها را به جان میخرند..!

مثلا پسردایی  مادرعزیز که رنگ و رویش را اصلا در خانواده ما ندیدیم..!

تازمانی که در ایران بود و در دانشگاه علم و صنعت مشغول تحصیل..!

حالا که دیگه او آن سر دنیاست ..در کشور آمریکا..!

چقدر خوبه که دلیل و بهانه را گذاشتند کنار..!

پسردایی (م) اتفاقا در روستا هم زندگی میکردند..!

و پدرشان رو هم در دوران بچگی از دست دادند...! اما اینها بهانه نشد..!

اعتراف بکنم که جدای درس گرفتن از زندگی چنین آدمها-بیشتر ذهنم مشغول این شده که چقدر  خوبه و چقدر میچسبه که زبان انگلیسی رو خوب یادبگیری..! :)

برای همین تمرکز بیشتری روی این زبان میگذارم..! چون تازگی ها خیلی کم کاری کردم..!:(

+امشب خودم رو جای یک مهاجرِ ایرانی تصور میکنم..! :) شاید شاید خوشمان آمد...

+امیدوارم در پیدا کردن هدف زندگی و مقاومت برای رسیدن به هدف..! خیلی پیروز باشید و باشم:)

+احساس میکنم بیشتر بیانی ها مسافرت هستن..خیلی خلوته آخه..!هیچ وبی آپ نشده..!ستاره ها خاموشن..:(

 

  • ۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۹:۰۱
  • گُل نِگار

+اگر میخواهی یک زن را بُکشی.....!!!!!!!

دوشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۰۹ ب.ظ

برای کشتن یک زن نیازی نیست فریاد بزنی ,

ترکش کنی ,

رویاهایش را بدزدی یا به او خیانت کنی

برای کشتن یک زن کافیست وقتی برای تو پیرهن زیبا می پوشد

فراموش کنی بگویی : " چه زیبا شده ای بانو "

آنگاه تکه ای از زیبایی زن می افتد و کمی از قلبش می ریزد

و اگر فقط چندبار دیگر به همین راحتی از نگاه تو بیفتد تمام او می شکند

و یک روز صبح زنی را میبینی

که روحش به مقصد تنهایی خانه ی تو را ترک کرده

اما خودش مشغول چیدن میز صبحانه توست

و تو محکومی با جسد متحرک یک زن صبحانه بخوری.


گل نوشت: مَتن رو خیلی دوست دارم..!{متاسفانه نمیدانم نویسنده اش کیست!}

گل نوشت دوم:  بعضی از آدمهآ آفریده شدند فقط برای اینکه زمین از بَدها خالی نباشَد...!

گل نوشت سوم: تا شروع لایفـ استـایلِ جدیدم! چند روزی بیش نمانده..! حتما خواهم نوشت

گل نوشت چهارم: لَبتون پر از خنده های ته دِلی :)

  • گُل نِگار

+دوست داشتین الان روی این صندلی بودین!^-^

يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۰۳ ب.ظ

چقدر دلم میخواست الان روی این صندلی نشسته بودم..! و فارغ از ترس خیس شدن لباس ها..! زیر باران خیس بشم..!

من همیشه عاشق بارون بودم و هستم..!

یه جور عشق قلبی :)

نه بخاطر حالت توصیفی عاشقانه اش..!بخاطر محبتی که من از تک تک قطراتش بی منت دریافت میکنم...!

همین اردبیهشت ماه بود که بارون شدیدی اومد..!

حدود نیم ساعت رفتم و زیر باران ایستادم..!

حس وصف ناشدنی بود..! و همین تجربه باعث شد که بیشتر از قبل عاشق باران شوم..!

که علت دلتنگی این روزهایم شود..!

در این گرمای تابستان...! چقدر هوای بارون کردم..!

چاره ای نیست جز صبر..! و دیدن تصویر هایش ..وتصور اینکه آنجایی..!

حتی برای لحظه ای..! باورکنید با همین تصورات هم میشه حتی ریزش قطره ها رو هم حس کرد..!باورکنید..!

+این تصویر رو ناگهانی دیدم و حیفم اومد توی پستم ازش استفاده نکنم..

دوست داشتید الان اینجا بودین!؟ دوست داشتین دستتون چی بود؟؟ فکر کنم یه گل خوش عطر:)

+ حال ِ دلتون پر طروات...!

اگه دوست داشتید جمله ای،وصفی از بارون، یا این تصویر، برام بنویسید..!ممنون مهربون ها..!

  • گُل نِگار

وقتی جلوی آینه قرار بگیری ..! تصویر خودت را که دیدی..!

با هجوم کلی سوال مواجهه می شی..!

که غالبا همـ ربط دارند به زندگی..! واینکه آدم ِ توی آینه چکار کرده است...!

جدا از ترس جوابشان و طفره رفتن از واقعیت و روآوردن به توجیه..!

بیا و کمی صادق باش با آدم روبه رویت..!

تو مسئولش هستی..!

نباید بگذاری ساده بمیرد..! ساده از دنیا خسته شود..وساده بشکند..!

قبول که شرایط اغلب مانع میشود که محکم بایستی..!ولی تو از همه ی آنها..مخلوق تر  و اشرف تری..!

تو در ابتدای شکل گیری ات..تبارک و احسنت خالقت را داشتی..!

چه شده که راحت مبیازی !

هنوز هم باید طوری باشی و زندگی کنی که خداوند هر روز از خلقتت به خود تبارک بگوید..!

که کیف ِ بنده اش را بکند..!

-


گل نوشت: زمستان ِسرد ذهن..!دیگر وقت ِ رفتنت رسیده..!این مغز گنجایش این همه سرما را ندارد..!رگ های گَرمش میترکد..!

گل نوشت دوم: بخشی از آینده ام.!  مربوط می شود به تاریخ گذشتگان..!هم داخلی هم خارجی..! دنبال ِ کتاب تاریخ _ترجیحا مصور:)_ عالی هستم^-^

گل نوشت سوم: سپاس مهربان خانواده..! که روز تولدمان را دورهمی با کیک خوش سلیقه بابا و آب هویج بستنی خوش طعم مامان  گذراندیم..!

گل نوشت چهارم: عرض ِ اخر اینکه: قول دادم..! که تمام موج های منفی زندگی را از بین ببرم یا نادیده بگیرم..!ضمنا یک مرحله اش برمیگردد به حذف: مردم چی میگن:)

اینستابگرد: پُست ِ جناب ِ پرویز پرستویی را حتما بخوانید..!بهتر بگویم پست های..!همه اشان درجه یک..!

  • ۱۳ تیر ۹۵ ، ۱۵:۴۰
  • گُل نِگار