استحمام مغز(بازی کتاب:))
.
.
.
این یه چالش (اصلاحیه: بازی :/)بدون محدودیت زمانی بود در وبلاگ جناب هولدن کالفید..!
و اما کتاب ها:
پایین سمت راست: هدیه مربوط به دوران دانشجویی است:)
دوهفته یکبار و در صورت جوزدگی هفته ای چندبار میرفتیم کتابفروشی و برای همدیگه کتاب میخریدیم..درهمه سبک:)
کلی تو اون کتابفروشی خاطره داریم :) (از هدیه انگشتر زهرا، تا انگشتر من و بحث هایی که اونجا با فروشنگان راجع به کتاب ها میکردیم ، و و..)
پایین سمت چپ: هدیه تولد از یک یار دبیرستانی..! ایشون وقتی رفتن کتاب فروشی راجع به شخصیت بنده گفتن
و از آقای کتاب فروش درخواست کردن درخور شخصیت من کتاب بدن..
ایشون هم اتللو و مکبث رو پیشنهاد کردن:/ حالا بماند که شخصیتم رو چه جوری توصیف میکردن !:×
بالا سمت چپ: هدیه روز تولد از آن دیگر یار دبیرستانی.
بالاسمت راست: یه کتاب اونم از هنرمندی مثل جناب فیض به خودم هدیه دادم و کیف کردم..:)
.
.
.
من خودم اصولا هر هدیه ای میگیرم
چه کتاب چه غیر کتاب حتما یه نُتی ،سیاه نوشته ای ، مینوسم و کنارش میذارم ...!
یا همینجوری بی مناسبت برای افراد ، برگه نوشته مختصر و مفیدی میذارم...:)
کلا ارتباطات مکتوب رو علاوه بر ارتباطات کلامی ،خیلی خیلی دوست دارم!:)
هیچی همین دیگه...D; دعوتید عاقا..همتون..
این سایت :کافه بوک
هیچ وقت پز کتابهایی را که خوانده اید ندهید. به کتابهایی که نخوانده اید ،فکر کنید.
- ۹۶/۰۴/۲۶