+حاج احَمد رو می شناسی؟
نه اون حاج احمدی که اسمش رو بنر ها دیدی..
احمد متوسلیــآن رو می شناسی!!!!!
.
.
پ.ن: قهرمان هامون..اسطوره هامون رو از یاد نبریم.!کلی حرف برای زندگی ما دارند..!
چقدر از مدل جدید حیاطمان خوشم می آید..!
هرچند هنوز کلــــــــــی کار داره و کارهای اصلی باقی مونده..!ولی آینده قشنگی رو براش تصور میکنم..!^-^
حالا علاوه بر تراس جلوی اتاقم..!
یک نیمچه (یعنی خیلی کوچولو:)) تراس دیگه روبه روی در پذیرایی درست شده..! که با مامان کلی ایده قشنگ براش ریختیم..:)
با کلی گلدون های رنگی..!
و یه عالمه حس خوب..که از دور با دیدن خونه ما..منتقل میشه..! یکجور حالت خانه شمالی خاصی داره..!و با اینده ای که من طراحی کردم براشD:
دیگه عاااشقش میشم..!خدایا خودت کمکمون کن..!
+ بعد از اتمام پروژه طولانی ترمیم منزل..!حتما از عکس های حس خوبش خواهم گذاشت..!(یه چیزی تقریبا شبیه عکس پایین_عکس نِتی است_)
هوای امروز تهران 43 درجه می باشد..! مناسب برای پخته شدن :) به قول جناب گیز میز..!
خواهشا با زبان روزه منزل را مگر در موراد ضرورت ترک نکنید..:) از ما گفتن. D;
دو اعتراف مانده در گلویم: یک اینکه:دلم عجیب برای بهار تنگ شده است..! البته فقط ماه اولش..!
دوم اینکه: عجیب تر و عمیق تر از آن..دلم هوای پاییز و رنگ نارنجی را میخواهد:)
اسپرینگ اَند فآل..!لاو یووو:) اَند آی اَد دِ لَست مانث آف سامر تو مآی لیست..!
_فینگلیش اصیل یعنی این..!والا_
یک موسیقی لایت را با صدای بلند گوش بدهی...! به شرط ِ آنکه چشمانت بسته باشَد..!
بَعد هم آرام آرام غرق شوی...! در فضای تصوراتت..!
سیلی محکم باد اینبار نه به صورتت خواهد خورد..نه به عمق قلبت..فقط و فقط موهایت را شاید نوازش کند..!
بعد هم بگذاری دستانت را آب ِ روان لمس کنند! از لابه لای انگشتانت فرار کنند و درحال گریز لبخندِ عشق بزند..!
صورتت را روی آب ببینی و پهنای صورتت را پر از خنده کنی.....!نفس عمیق بکش..!عطر و هوای خوب را در ریه ها به جریان بگذار..!
سرت را بالا بگیر..! پرتو های نور از لابه لای درختان چشمانت را روح می بخشد و جلا میدهد..!
بوی عطر گل ها همه جا گسترده عشق را..!
کمی حس خفته ی درک و آرامش را بکار بگیر..کمی حس بیدار غیرممکن و ترس را بمیران..!
اینهـا سهم توست تا زمان ِ پایان ِ یک آواز لایت..!
پیشنهاد میکنم با موسیقی لایت آرام بخوانید و تصورکنید..! آدم باید روزی چند بار به سرزمین آرامش سربزند
مطلب قبلی رو که می نوشتم آبجی کوچیکه اومد یهو..!
نشوندمش رو میز...آواز میخونه باصدای خودش..! با دکمه های کیبورد هم بازی میکنه..!
همینوجوری تند یه عکس پنجره با حس ِ خوب انتخاب کردم:) .که مبادا خدایی نکرده سقوط کنه فسقلی...آخه حواسم به اوشون بود..بعد خیلی هم مهم بود که پست رو بذارم..اعصابم آروم بشه..!
+ دوستان میگما هوا چقدر گرمه..!اصلا پختیم..!بخار شدیم..! خدا روشکر فعلا کلاس نداریما..! کولر جوابگو نیست اصن..!
+ یه کانال فاز ِ دپ [:0] توسط یکی از اعضای دهه هشتادی فامیل درست شده..!
دم به دقیقه پیام میذارن..یه ساعت سیصدتا پیام میشه..!سه عدد ادمین هستند دیه..!
ولی چه چیزایی میگن...اصلا دهنم وا میمونه..! بوخدا...نصف سن من عمر کردن این همه تجربه عشق اخه..!
متن ها طوریه انگار حداقل ده سال عاشق باشی..!
بعد سه سال شکست عشقی رو چشیده باشی..!اصلا بیاین تخفیف بدیم...
مثلا حداقل پنج سال عاشق باشی..
با این حساب این رفقا تو سن هفت هشت سالگی عاااشق شدن
و بعد الان دوران شکست عشقی رو میگذرونن..!
اصلا این پیام ها رو که میخونم بدتر از ازندگی ناامید میشم..والا...حیف که آشناست و نمیشه لفت داد..:)
با تمام احترام به همه ی دهه هشتادیای عزیز..
تازگی ها رابطه ام باهاشون بهتر شده..زود قضاوت نکنید تجربه های واقعا تلخی از چند نفر از این عزیزان
داشتم..!کاملا هم جدی میگم...
من عااااااشق پنجره ام...^-^...هوا تقریبا تقریبا این رنگی میشه کم کم..این رنگ و این ساعات رو دوست دارم..!:)
